مقدمه 

در مخزن شرف گهري خدحجاب نيست                                        شمشير ديده را سپري خد حجاب نيست

 اي  ملتي که  يکسره در خواب غفلتيد                                        در کاستن ز فّر نياکان  شتاب  چيست  ؟

 

يکي از مسائل مهم اسلامي ،  وجوب  پوشش براي زن است که در قرآن کريم بدان اشاره شده است .  در فقه  اسلامي ما واژه  « حجاب » وجود ندارد ، بلکه «  ستر »  و « پوشش »  است و بعدها  واژه حجاب جاي گزين  « ستر »  گرديد . حجاب زن  ، مايۀ  مباهات او و سند شخصيت  انساني وي است  نه وسيله  عقب ماندن او در اجتماع .

حجاب حريم  مقدس و قطعۀ آرامش زن است . اصولاً  هر چيز با ارزش را پنهان مي کنند  تا از دستبرد نااهلان مصون باشد . حجاب زن نيز به منظور  حفظ ارزش وجودي او است  تا حقيقت وجودي اش را تهديد نکنند و آن ار به فساد و تباهي نکشاند .

 « با حجابي » يعني  به نمايش گذاشتن شخصيت واقعي زن  و محدود کردن جسم و آزاد  گذاشتن روح و عقل ، و « بي حجابي »  يعني پنهان شدن حقيقت زن در پوشش جاذبه هاي جنسي .

 فرد بد حجاب ، ميکروب جامعه است  که بر روح و افکار افراد رسوخ و آنرا مشوش مي کند .

حجاب به عنوان سرمايه اي عظيم  براي زن اين نقش مهم را ايفا مي کند ، پردۀ  سياهي بر چشم هوس بازان کشيده و به او اجازه ميدهد   سرمايه هاي وجود خويش  را در کانون گرم خانواده متمرکز کند و با عزمي استوار و خلل ناپذير  اولين هستۀ  اجتماعي را پي ريزي مي کند .

 اگر خداوند متعال حجاب را بر زن واجب کرد به اين دليل است که زن موجودي زينتي و ظريف است و بايد  محترم و ارزشمند بماند نه اين که فقط وسيله اي باشد براي دفع شهوت مرد .

 

 کس غنچه ي نهفته در برگ را نچيد                                             از بي حجابي است اگر عمر گل کم است

 

 

حجاب

حجاب گوياي انتخاب يک عقيده است و آدمي عقيده و مرام را با دو خصيصه شناخت و انتخاب برمي گزيند   بدان مي بالد و  براساس آن زندگي مي کند و تمامي رفتارهاي خود را براساس آن شکل مي دهد . هر چه شناخت و اختيار  انسان عميق تر  شود . عقيده  و مرام  او نيز پايدارتر است . حجاب  نيز اين چنين است يعني محصول شناخت و بينش هايي است که زن از هستي انسان روابط اجتماعي و چگونگي تکامل  و رشد صحيح خود دارد . او بدين باور رسيده است که با پوشش دادن به خود سير معنوي جامعه را  سرعت مي بخشد و مانعي بر سر راه به وجود نمي آورد .

چرا  که هر کس – چه زن  و چه مرد – جاذبه هاي ثروت ، شهرت ، مقام و يا بدن را به چشم ديگران آورد ، رهزني کرده و آدميان را از مسير رشد و فلاح باز داشته است . مشغول داشتن انسان ها به جاذبه ها و به  نمايش گذاشتن آنها ، چشم و دل انسانهاي کم ظرفيت  را کور مي کند و از نور معرفت محروم مي دارد . از همين رواست که حجاب و پوشش واجب شده است .

 اين چنين پوشش ، براي سيه دلاني که به فلاح  و رستگاري نمي انديشند و درصدد تاراج سرمايه و جاذبه ها هستند  هميشه مانع بزرگي بوده است . از اين رو در طول تاريخ همواره  درصدد کشف  حجاب از زنان بوده اند . استعمارگران که چادر و حجاب کامل  را دژي آهنين بر سر راه اهداف شوم و پليد خود مي ديدند کوشيدند تا آن را از بين ببرند . در ايران اين کار به دست رضاخان صورت گرفتن به طوري که با رواج تجدد طلبي و گرايش به مظاهر غربي در کشور ، بازار غرب زدگي رونق يافت و حتي هم زمان در مصر ، تونس  و اندونزي نيز آغاز شد .

 در زماني که رژيم شاه سخت مي کوشيد تا فرهنگ برهنگي و بي بند و باري و بي حجابي را ترويج کند استاد شهيد مطهري  همواره تلاش مي کرد تا با اين منکر مبارزه کند او معتقد بود چون دانشکده الهيات مکاني محترم و مقدّس است خانم هاي دانشجو بايد حجاب اسلامي را رعايت کنند .

استاد سيد محمد باقر حجتي در اين باره مي نويسد « در يکي از سال ها که شمار داوطلب ورود به دانشگاه الهيات ، نخست رو به فزوني نهاده بود و داوطلب ها عبارت از چند صد نفر بودند که شماري از آنها را دختران تشکيل مي دادند و قهراً  در آن روز شماري از زنان بي حجاب بودند .

 استاد بزرگوار شهيد آيت الله مطهري اين مطلب را قبلاً پيش بيني کردند و از آن جا که سخت تلاش مي نمودند فضاي  ديني دانشگاه  با ورود زنان بي حجاب آسيب نبيند ، در يکي از جلسات شورا پيشنهاد کردند که دختران و زناني که مي خواهند در اين  دانشکده  به تحصيلات خود ادامه دهند بايد با  پوشش محتشم ( داراي حجاب شرعي )  باشند و گرنه  دانشگاه از ادامه تحصيل آنها معذور است . اين پيشنهاد مورد تصويب اعضاي شورا و رئيس وقت  دانشگاه – که شخصي آرام  و متين بود و به استاد بسيار احترام مي گذاشت  - قرار گرفت  .

قبل از شروع کنکور اختصاصي دانشکده ، استادگران مايه تعداد زيادي روسري تهيه کردند و در روزهايي که از کشف حجاب در رسانه هاي گروهي – اعم از مطبوعات و راديو  و تلويزيون – تعريف و تمجيد مي کردند ، بخشي از اين روسري ها را به نگهبان درب جنوبي و بخشي  را به نگهبان درب شمالي دانشکده سپرد و به آن ها فرمود : هر داوطلب زن که بدون حجاب به دانشکده وارد مي شود يک از اين روسري ها  را به او هديه کنيد تا      سرو گردن  خود را با آن بپوشاند و بدون حجاب به دانشکده اي که بسان يک مکان مقدس است نيايد . در آن روز از اين روسري ها استقبال خوبي به عمل آمد.

مستر همفر جاسوس انگليس مي گويد « در مسأله ي بي حجابي  زنان بايد کوشش فوق العاده اي به عمل آوريم تا زنان مسلمان  بر بي حجابي و رها کردن چادر مشتاق شوند . پس از آن که حجاب زن با تبليغات   و سعي ما از ميان رفت وظيفۀ   ماموران ما آن است که جوان را به عشق بازي و روابط نامشروع با زنان تشويق کنند و بدين وسيله فساد را در جوامع اسلامي گسترش دهند . لازم است زنان غير مسلمان کاملاً بدون حجاب ظاهر شوند تا زنان مسلمان از آنان تقليد کنند.»

متأسفانه همان تفکر امروزه با ترفندها و شيوه هاي جديد – بي آنکه سخني از برداشتن حجاب  بياورند – بوسيلۀ  بعضي از دگرانديشان کج انديش القا مي شود تا از اين طريق زمينه ي تضعيف اصل حجاب و ترويج فرهنگ  برهنگي و هرزگي فراهم شود و حيثيت زن پايمال گردد .

فلسفه حجاب

حجاب يعني پوششي که  کرمت ، عفت و وقار زنان و دختران را تضمين کند  و هر چيزي که اين نظر را تأمين کند حجاب است .

 اما ريشه ي حجاب چيست ؟ و چه دلايلي آن را به وجود آورده است ؟ استاد شهيد مطهري در اين خصوص مي گويد : «  مخالفان حجاب سعي کرده اند جريانات ظالمانه اي را به عنوان  علت پيدا شدن حجاب ذکر کنند ،  در اين جهت ميان  حجاب اسلامي و غير اسلامي فرق نمي گذارند چنين وانمود مي کنند که حجاب اسلامي نيز از همين جريانات ظالمانه سرچشمه مي گيرد . بعضي فلسفي و بعضي اجتماعي و بعضي اخلاقي و بعضي  اقتصادي و بعضي رواني است که ذيلاً ذکر مي شود :

1-       ميل به رياضت و رهبانيت ( ريشه فلسفي )

2-       عدم امنيت و عدالت اجتماعي ( ريشه اجتماعي )

3-       پدرشاهي و تسلط مرد بر زن و استثمار نيروي وي در جهت منافع اقتصادي مرد ( ريشه اقتصادي )

4-       حسادت و خودخواهي مرد ( ريشه اخلاقي )

5-     عادت زنانگي زن و احساس او به اين که در خلقت از مرد چيزي کم دارد  به علاوه مقررات خشني که در زمينه ي پليدي او و ترک معاشرت  با او در ايام عادت  و وضع شده است (  ريشه رواني)3

استاد شهيد مطهري معتقد بود که « علل نام برده يا به هيچ وجه هيچ تاثيري  در پيدا شدن حجاب در هيچ نقطه از جهان  نداشته است  وبي جهت آنها را به نام علت حجاب  ذکر کرده اند و يا فرضاً در پديدت آمدن بعضي از سيستم هاي غير اسلامي تأثير داشته است در حجاب اسلامي تاثير نداشت هاست . »

فلسفه اي را که اسلام براي حجاب و پوشش اسلام بيان مي کند  غير از موارد ياد شده است . خداوند عفاف و حياء را براي زن و جزء خصلت وجودي او قرار داده است . از اين رو همۀ زنان مسلماني که داراي فطرت  پاک هستند ، داراي اين خصلت مي باشند . عفاف روح پوشش  است و پوشش کالبد آن ؛ عفاف ، فلسفه  حجاب است و حجاب تضمين کنندۀ عفاف و حيا مي باشد .

  با شناخت فلسفه  حجاب از نظر اسلامي معلوم شد که هيچ  يک از مواردي را که  روشنفکران به عنوان عامل پيدايش  حجاب بيان داشته اند ، با روح اسلام سازگار نيست  و با فلسفه  حجاب از ديدگاه اسلام منافات دارد البته حجابي که  اسلام براي زنان تعيين فرموده به معناي در خانه ماندن و نداشتن فعاليت  اجتماعي نيست ، بلکه زنان با رعايت کامل حجاب مي توانند در اجتماع و هر جا   که ضرورت داشته باشد حضور داشته باشند .

  هنگامي که در خليفه دوم دربارۀ  فدک در مسجد با مردم صحبت مي کرد . حضرت زهراء  (س)براي دفاع از خود به همراه عده اي از زنان با پوششي که حتي کفش آن حضرت معلوم نبود به طرف مسجد رفت و يا  حضرت زينب ( س )  که بعد از  شهادت امام حسين ( ع ) در بين راه کوفه و شام و در مجلس يزيد به سخنراني پرداخت .

اين دو نمونه روشن  ، نشان دهندۀ آن است که اسلام با حضور زن در اجتماع مخالف نيست ،  اما شرط آن اينست که حجاب اسلامي را به طور کامل رعايت کنند .

اهميت حجاب

در قرآن مجيد  چند آيه پيرامون حجاب وجود دارد که   که اهميت آنرا به خوبي روشن   مي کند . در اين آينجا به سه آيه اشاره مي کنيم :

« و إذا سألتمو هنَّ  متاعاً فسئلو هنّ  من وراء  حجاب ذالک  اطهر لقلوبکم و قلوبهنَّ »:  و هنگامي که چيزي از وسايل زندگي را از آنان  ( همسران  پيامبران ) مي خواهيد ، از پشت پرده بخواهيد اين کار براي پاکي دل هاي شما و آنها بهتر است  » . در اين آيه خداوند  به مومنان فرمان مي دهد که با همسران  پيامبر  از وراي حاب سخن گويند . اين حکم در بارۀ ساير زنان نيز قابل تعميم است ، زيرا  خداوند متعال طهارت و پاکي رابراي همه زنان مي خواهد . البته  مراد از پشت پرده  بودن زنان به مفهوم در منزل ماندن نيست ،  پيامبر(ص) همسران خود را به مسافرت و بعضي از جنگ ها مي بردند .

در خصوص  ساير زنان نيز همينطور است . « يا ايها النبي قل لازواجل و بناتل  و نساء  المؤمنين   يد نين عليهنّ من جلا   بيتهنّ  ذالک  ادني ان يعرفن 6»

 اي پيامبر !  به همسران و دختران خودت و زنان مؤمن   بگو : جلباب ها ( روسري هاي بلند )  خود را بر خود فرو پوشند ، اين مناسب تر است  تا شناخته شوند .

امّا اينکه جلباب چيست ؟ نظرها مختلف است ؛ بعضي به پيراهن و جامه گشاد و بزرگ معنا کرده اند ، عده اي ديگر پيراهن  يا لباس گشاد را صحيح مي دانند و برخي آخر به جامه اي از چارقد بزرگتر و از عبا کوچک تر مي گويند . لکن از مجموع اين معاني معلوم مي شود که  « جلباب »  از روسري امروزي بسيار بزرگتر  بوده و به طوري که حجم زيادي از بدن را مي پوشانده و  معمولاً  در خارج از منزل از آن براي پوشش استفاده مي کرده اند .