حالت هاي پنجم وششم ماده
علاوه بر جامد، مايع، گاز و پلاسما حالت پنجم ماده چگالش بوز انيشتين است كه به اثرات كوانتومي اين دسته مواد مربوط است. در اين حالت ماده فاقد چسبندگي، كشش سطحي است و مي خواهد خود را در حداكثر سطح بگستراند و از ديواره هاي ظرف خود بالا.
حالت پنجم ماده !! علاوه بر جامد، مايع، گاز و پلاسما حالت پنجم ماده چگالش بوز انيشتين است كه به اثرات كوانتومي اين دسته مواد مربوط است. در اين حالت ماده فاقد چسبندگي، كشش سطحي است و ميخواهد خود را در حداكثر سطح بگستراند و از ديواره هاي ظرف خود بالا ميرود؛. ظاهري شبيه مايع دارد و لي كاملاً مانند گاز ايده آل عمل ميكند و اگر آن را به حركت در آوريم تا ابد به حركت خود ادامه ميدهد! هليم ۴ در دماهاي بسيار پايين نمونه اي از آن است.
اتمهاي انزواطلب(حالت ششم ماده!) محققان ناسا حالت جديدي از ماده را كشف كردند كه حالت چگاليده فرميوني نام دارد. طي مدت زمان طولاني ماده را به سه حالت مي شناختند كه عبارت بودند از جامد، مايع و گاز. اما امروز مي دانيم كه اين سه حالت تنها نيمي از حالت هاي شناخته شده هستند و حداقل شش حالت براي ماده وجود دارد. اين شش حالت عبارتند از جامد، مايع، گاز، پلاسما، حالت چگاليده بوز - اينشتين و حالت چگاليده فرميوني. دكتر جين دبورا (Jin Deborah) سرپرست گروه دانشمنداني كه چگالش فرميوني را كشف كردند، درباره يافتههاي جديد ميگويد: دسامبر سال گذشته، زماني كه حالت جديد را كشف كرديم براي ما اوقات هيجان انگيزي بود گروه ما هم به خاطر هيجان ناشي از پيشرفتهاي چشمگير و هم به خاطر رقابت فشرده براي كشف حالت جديد، بسيار سخت كار ميكرد تا اينكه نتيجه دلخواه به دست آمد. اگر از دانش آموزان دوره دبيرستان خواص معمولي مواد را بپرسيد، در پاسخ ميگويند جامدها شكل ثابتي دارند و از نظر فيزيكي سخت هستند اما قابليت خرد شدن را هم دارند. مايعات به آساني جريان مييابند اما متراكم كردن آنها بسيار سخت است ودر هر ظرفي قرار بگيرند شكل آن ظرف را به خود ميگيرند. گاز ها كمترين چگالي را در مقايسه با ساير حالات دارند و به آساني متراكم مي شوند. گاز ها نه تنها در هر ظرفي قرار بگيرند شكل ظرفي را به خود ميگيرند، بلكه در تمام حجم ظرف پراكنده ميشوند و تمام فضاي ظرف را اشغال ميكنند.» چهارمين شكل ماده پلاسماست. اين حالت تقريباً گاز مانند است اما اتمهاي سازنده پلاسما به الكترونها و يونها شكافته شدهاند. خورشيد نمونهاي از حالت پلاسما است. در واقع بيشتر ماده جهان به شكل پلاسما است. پلاسماها معمولاً بسيار داغ هستند از اين رو نميتوان پلاسما را توليد و در ظرفهاي معمولي نگهداري كرد. پلاسما را با استفاده از ميدان مغناطيسي ميتوان در يك محدوده از فضا حبس كرد. پنجمين شكل ماده، حالت چگاليده بوز - اينشتين است كه در سال ۱۹۹۵ كشف شد. اين حالت از ماده زماني پديد آمد كه دانشمندان موفق شدند بوزونها را تا دمايي بسيار پايين سرد كنند. در دماهاي بسيار پايين، بوزون ها به صورت سوپر ذرات منفردي درميآيند كه بيشتر از آنكه ذره مادي باشند موج مانند به نظر ميرسند. اين حالت از ماده بسيار شكننده است و نور به آهستگي از ميان آن عبور مي كند. پس از چند سال از كشف حالت چگاليده بوز - اينشتين، اينك حالت چگاليده فرميوني هم به حالتهاي قبلي اضافه شده است. اين شكل از ماده چنان بديع است كه هنوز اغلب خواص آن ناشناخته است. اما آنچه كه مسلم است اين حالت هم در دماي بسيار پايين قابل دسترسي است. دكتر جين و همكارانش براي دستيابي به اين حالت جديد، تعداد ۵۰۰ هزار اتم پتاسيم با عدد جرمي ۴۰ را تا دمايي كمتر از يك ميليونيوم كلوين سرد كردند. اين دما بسيار نزديك به صفر مطلق است. در اين حالت اتمهاي پتاسيم بدون آنكه چسبندگي ميان آنها وجود داشته باشد، به صورت مايع جريان يافتند. پايينتر ازاين دما چه اتفاقي مي افتد؟ جواب اين سئوال را كسي نميداند. دانشمندان در حال حاضر براي يافتن پاسخ اين سئوال به تحقيق مشغول هستند. حالت چگاليده فرميوني تا حدي شبيه چگالش بوز - اينشتين است. هر دو حالت از اتمهايي تشكيل شدهاند كه اين اتمها در دماي پايين به هم مي پيوندند و جسم واحدي را تشكيل ميدهند. در چگالش بوز - اينشتين اتمها از نوع بوزون هستند در حالي كه در چگالش فرميوني اتمها فرميون هستند. تفاوت ميان بوزون ها و فرميون ها چيست؟ رفتار بوزونها به گونهاي است كه تمايل دارند با هم پيوند برقرار كنند و به هم متصل شوند. يك اتم در صورتي كه حاصل جمع تعداد الكترون، پروتون و نوترون هايش زوج باشد، بوزون است. به عنوان مثال اتمهاي سديم بوزون هستند زيرا اتم هاي سديم در حالت عادي يازده الكترون، يازده پروتون و دوازه نوترون دارند كه حاصل جمع آنها عدد زوج ۳۴ ميشود. بنابراين اتمهاي سديم اين قابليت را دارند كه در دماهاي پايين به هم متصل شوند و حالت چگاليده بوز - اينشتين را پديد آورند اما از طرف ديگر فرميونها منزوي هستند. اين ذرات طبق اصل طرد پائولي هنگامي كه در يك حالت كوانتومي قرار مي گيرند همديگر را دفع ميكنند و اگر ذرهاي در يك حالت كوانتومي خاص قرار گيرد مانع از آن ميشود كه ذره ديگري هم بتواند به آن حالت دسترسي يابد. هر اتم كه حاصل جمع تعداد الكترون، پروتون و نوترونهايش فرد باشد، فرميون است. به عنوان مثال، اتمهاي پتاسيم با عدد جرمي ۴۰ فرميون هستند زيرا داراي ۱۹ الكترون، ۱۹ پروتون و ۲۱ نوترون هستند و حاصل جمع اين سه عدد برابر ۵۹ ميشود. دكتر جين و همكارانش بر پايه همين خاصيت انزواطلبي فرميونها روشي را پيش گرفتند و از ميدانهاي مغناطيسي كنترل شوندهاي براي انجام آزمايشها استفاده كردند. ميدان مغناطيسي باعث ميشود كه اتمهاي منفرد با هم جفت شوند و ميزان جفتشدگي اتمها در اين حالت با تغيير ميدان مغناطيسي قابل كنترل است. انتظار ميرفت كه اتمهاي جفت شده پتاسيم خواص همانند بوزونها داشته باشند اما آزمايشها نشان دادند كه در بعضي از اتمها كه ميزان جفتشدگي ضعيف بود هنوز بعضي از خواص فرميوني خود را از دست نداده بودند. در اين حالت يك جفت از اتمهاي جفت شده ميتواند به جفت ديگري متصل شود و اين جفتشدگي به همين ترتيب ادامه يابد تا اينكه سرانجام باعث تشكيل حالت چگاليده فرميوني شود. دكتر جين شك داشت كه جفتشدگي اتمهاي مشاهده شده همانند جفتشدگي اتمهاي هليوم مايع باشد كه به آن ابرشارگي ميگويند. ابرشارهها نيز بدون آنكه خاصيت چسبندگي ميان آنها باشد به راحتي جريان مييابند. وضعيت مشابه ديگر، حالت ابررسانايي است. در يك ابررسان الكترونهاي جفت شده (الكترونها فرميون هستند) بدون آنكه با مقاومت الكتريكي مواجه شوند بهراحتي جريان مييابند. علاقه وافري به ابررساناها وجود دارد زيرا از آنها براي توليد الكتريسيته پاك و ارزان ميتوان استفاده كرد. در صورتي كه استفاده از ابر رساناها در تكنولوژي ميسر شود، قطار هاي برقي سريع السير و كامپيوترهاي فوق سريع با قيمتي پايين روانه بازار خواهد شد. اما متأسّفانه استفاده از ابررساناها يا حتي تحقيق درباره آنها دشوار است. بزرگترين مشكل اين است كه حداقل دمايي كه لازم است تا يك ابررسانا ايجاد شود. (۱۳۵ - )درجه سلسيوس است. بنابراين نيتروژن مايع يا دستگاه سردكننده ديگري لازم است تا سيمهاي رابط و هر وسيله جانبي ديگري كه الكترونهاي جفت شده در آن محيط قرار ميگيرند را سرد نگهدارد. اين فرآيند هزينه زيادي ميخواهد و به دستگاههاي پرحجمي نياز دارد. اما اگر ابررسانايي بر دماي اتاق برقرار شود، كار كردن با آن فوقالعاده راحت ميشود و استفاده از آن به خاطر مزيتهاي ياد شده سريعاً افزايش مييابد. دكتر جين ميگويد: كنترل ميزان جفتشدگي اتمها با استفاده از تغيير ميدان مغناطيسي، همانند تغيير دما براي يك ابررساناست. اين روند ما را اميدوار ميكند كه بتوانيم آموختههاي خود از چگالش فرميوني را به ديگر زمينهها از جمله ابررسانايي در دماي اتاق تسريع دهيم. ناسا كاربردهاي زيادي را براي ابررسانهها در نظر گرفته است. به عنوان مثال استفاده از ابر رساناها باعث خواهد شد كه مدار ماهوارههاي چرخنده به دور زمين با دقت بسيار بالايي كنترل شوند. خاصيت اصلي ابررساناها به دليل نداشتن مقاومت الكتريكي، امكان انتقال جريان الكتريكي بزرگي در حجم كوچكي از ابررسانا است. به همين خاطر اگر به جاي سيمهاي مسي از ابررساناها استفاده شود، موتورهاي فضاپيماها تا ۶ برابر نسبت به موتورهاي فعلي كوچكتر و سبكتر خواهند شد و باعث ميشود كه وزن و هزينه ارسال فضاپيما بسيار كاهش يابد. از ديگر زمينههايي كه ابررساناها ميتوانند نقشي اساسي در آنها بازي کنند ميتوان كاوشهاي بعدي انسان از فضا را نام برد. ابررساناها بهترين گزينه براي توليد و انتقال بسيار كارآمد انرژي الكتريكي هستند و طي شبهاي طولاني ماه كه دما تا (173-) درجه سانتيگراد پايين ميآيد و طي ماههاي ژانويه تا مارس دستگاههاي MRI ساخته شده از سيمهاي ابررسانا، ابزار تشخيصي دقيق و توانمندي در خدمت سلامت خدمه فضاپيماها خواهد بود.»